اشعار سید علی لواسانی

  • متولد:

مبادا بدانند / سید علی لواسانی

مبادا
مبادا بدانند
مبادا که از چشم هایت بخوانند
که دلتنگی ات را
غریبانه
در خلوتت
گریه کردی
تو 
مَردی!
643 0

غم یکی از اهالی دل ماست... / سید علی لواسانی

چشمه ای در حوالی دل ماست

گریه ی ما،  زلالی دل ماست

 

می شناسیمش از قدیم و ندیم

غم یکی از اهالی دل ماست..

 

اشک_این نکته نکته طبع روان_

طرح نازک خیالی دل ماست

 

اشک گاهی غم است و گاهی شوق

شرح حالی به حالی دل ماست

 

می دود بی هوا و می افتد

شاهد خردسالی دل ماست

 

اشک تحفه ست، تحفه ی درویش

همت دست خالی دل ماست

 

اشک _این میهمان ناخوانده_

غزل ارتجالی دل ماست

 

1895 0 3.88

هربار تشنه كرد غم‌ات بیشتر مرا / سید علی لواسانی

نگذار باز از سفرت بی‌خبر مرا
یك بار هم اگر شده با خود ببر مرا

شكر خدا كه گریه‌ی سیری نصیب شد
هربار تشنه كرد غم‌ات بیشتر مرا

سر را به دامنت بگذارم اگر، سر است
دامن چو می‌كشی، به چه كار است سر مرا

یك بار جای این همه زخم‌ زبان زدن
راحت بگو كه دوست نداری دگر مرا

آه ای خیال دور كه آواره‌ات شدم
یك شب بیا به خانه‌ی خوابت، ببر مرا
1784 0 2.33